کتابخانه عمومی نطنز

پرتال خبری

تلویزیون را بیرون بیندازید!!!

دوشنبه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۰۰ ق.ظ


عکس خبر  به نقل از رولد دال،؛
 تلویزیون را بیرون بیندازید! و به جای آن یک کتابخانه بگذارید

نویسنده بزرگ کودکان گفتاوردی چنین دارد: خواهش می کنم، درخواست می کنم، التماس می کنم، تلویزیون را از خانه هایتان بیرون بیندازید و به جای آن یک کتابخانه دوست داشتنی بگذارید...

 


به راستی چه چیزی در تلویزیون هست که زیاد تماشاکردن آن به کودکان آسیب می زند؟ و چه چیزی در کتاب است که زیادخواندن آن سبب رشد کودک می شود؟ تلویزیون از جمله رسانه هایی است که هنوز عمرشان به یک سده نرسیده است و در کشورهایی مانند ما نیز به زحمت نیم سده از عمر آن می گذرد و البته دست کم در ٢٠ سال اول برای بخش کوچکی از جمعیت در دسترس بود. هنگامی که تلویزیون جای خود را در هر خانه ای باز کرد، از دوسو وسوسه انگیز دیده می شد: نخست از سوی اقتصاد بازار که ابزاری مناسب برای ترویج مصرف گرایی پیدا کرده بود و دوم از سوی نظام های حکومتی که پدیده ای جادویی برای ذهن سازی یافته بودند.

no tv

در حقیقت اگر تاریخ تلویزیون را تا همین یکی، دو سال اخیر که نسل دیگری از تلویزیون اینترنتی وارد عرصه شده است، بررسی کنیم، می بینیم که حضور واقعی صدای مردم در آن دیده نمی شود. ایستگاه های تلویزیونی برای تولید و خرید برنامه های خود نیاز به سرمایه و منابع مالی دارند و در این مسیر به سادگی بخشی از فضای برنامه های خود را برای پخش آگهی می فروشند. این فروش آگهی البته شامل برنامه های کودک هم می شود و در چند سال اخیر در برنامه های تلویزیون ایران به شدت پررنگ شده است. اما جدای از این آسیب که به روان و جسم کودک وارد می شود، تلویزیون رسانه ای یک سویه است. کودک در برابر آن کنش پذیر است و نمی تواند واکنشی نسبت به آن نشان دهد. این کنش پذیری هم از جنبه زبانی و هم از جنبه تخیلی آسیب زاست. زیرا صدای کودک در تلویزیون شنیده نمی شود و او نمی تواند واکنش های خود را با تلویزیون سهیم شود. درحالی که می دانیم ذهن کودک در کنشگری رشد می کند. اما کتاب چه؟ کتاب خوانی برای کودکان اگر از خردسالی انجام شود، سبب هم کنشی کودک با بزرگ ترها می شود. تصور کنید کودکی خردسال که روی زانوی مادر نشسته است و به صدای مادر گوش می دهد، هربار که از هر بخشی لذت می برد، از مادر می خواهد که آن را دوباره بخواند و این تازه بخش کوچکی از آن کوه یخ سودمندی کتاب کودک است. بسیاری از ما این تجربه را داریم که کودکان هنگامی که از پاره ای از داستان یا شعر خوششان می آید، زنجیره ای از پرسش ها را با بزرگ ترها مطرح می کنند. این پرسش ها در بستری که دست و نگاه و آغوش یا زانوی بزرگ تر درگیر آن است، برای کودکان دنیایی می آورد که به کشف می انجامد. زندگی بدون کشف همان است که رسانه هایی مانند تلویزیون برای کودکان ما ساخته اند. این زنجیره های سرشار از هیجان و اندیشه که با کتاب کودک ساخته می شود، متاسفانه در جامعه ما به کار گرفته نمی شود. در بسیاری از کشورها و مناطق اکنون کتاب خوانی از نوزادی شروع می شود. آیا ما برنامه کتاب خواندن با نوزادان و نوپایان را جدی می گیریم یا ترجیح می دهیم که آنها را پای جعبه جادو بنشانیم و یکی از شگفتی های همین جعبه جادو در ایران این است که کتاب خوانی برای کودکان و به ویژه خردسالان در آن نه ترویج و نه جدی گرفته نمی شود. رولد دال در جایی دیگر می گوید: «اگر اندیشه های خوب در سر داشته باشی، چهره ات مانند آفتاب می درخشد و همواره دوست داشتنی خواهی بود». اما اندیشه های خوب برای کودکان ما از کجا سرچشمه می گیرند؟

 

نویسنده: محمدهادی محمدی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی